گدایان تهران


ایرج

الانه شادت میکنم
دوباره یادت میکنم
رقص به این بانمکی
دلم میخواد به من بگی ماشالا
حالا بیشین صفا بکن
رقص و ببین حیا بکن
تلق و برو صدا بکن
تیپ بزن و نگاه بکن ای والله ای والله
میگی غمناکی بده د حال بکن
به دل از دست غم و ملال بکن

پاشو با ما عزیزم ،تو راه بیا
نگو کی بیام همین حالا بیا

از تو میپرسم بگو ای آشنا احساس کو
تا بگویم شرح غم های درون ام مو به مو

ببین چی کارا میکنم تا که تو راضی گردی
شادی رو پیدا بکنی دنبال غم نگردی
ولی ندی خبر از من که چرا چنین ام
می خم خودم غم بخورم تا تو رو شاد ببینم