زندانی


ایرج

این زندون هم به سر میاد
حاجیت یک روزی در میاد
دنیا وفا نداره
وفا به ما نداره
از تو ندارم من گله
زندونه دنیا مشکله
ای روزگار پر کلک با ما صفا کن
داش ممدعلی ناز قدت رقصو به راه کن
از ان روزی که ما را افریدی
به غیرازمصعت چیزی ندیدیم
خداوندا به حق عدل و دادت
ز ما بگذرشتر دیدی ندیدی
ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی
درد زندون مرا کری گرفتارام ز غم
چون که من زندونی دست تو ای دنیا شدم
کاره دنیا غم نداره عشق و شادی بهتره
تا که چشم و هم بذاری این دو روز هم میگذره
ای روزگار.........ناز قد ات رقصو به راه کن