داغ جوانه


ایرج

ای خدا من عاشقم دردآشنا سازم دگر
ای رهنما سوزم ببین ، کو راه چاره ، آه
با نوای ساز من از خود رها آیا شود
روزی بیآید او دوباره
دارم ، شور ترانه ، داغ جوانه ، برای عاشقان دیرین
هر ، شب ، دفتر شعرم خوانده به دوشم ، ترانه ای زلال و شیرین ، ترانه ای زلال و شیرین
غم ز کدامین درآمده ، که چون آتش برآمده
دانی شبم سحر شده ، زده شراره
بیا بیا ، دگر که رنج زمان ، کشانده ام به فغان
تا بنشینی در بر من ، گل بدمد از خاطر من
بیا بیا ، دگر که رنج زمان ، کشانده ام به فغان
تا بنشینی در بر من ، گل بدمد از خاطر من
اشکم ببین هر شب ، آهم دگر ای دوست ، در شعله های تب
تا بنشینی در بر من ، گل بدمد از خاطر من
تا بنشینی در بر من ، گل بدمد از خاطر من
ای خدا من عاشقم دردآشنا سازم دگر
ای رهنما سوزم ببین ، کو راه چاره ، آه
با نوای ساز من از خود رها آیا شود
روزی بیآید او دوباره

ای خدا من عاشقم دردآشنا سازم دگر
ای رهنما سوزم ببین ، کو راه چاره ، آه
با نوای ساز من از خود رها آیا شود
روزی بیآید او دوباره
دارم ، شور ترانه ، داغ جوانه ، برای عاشقان دیرین
هر ، شب ، دفتر شعرم خوانده به دوشم ، ترانه ای زلال و شیرین ، ترانه ای زلال و شیرین