اسیر شب


فرهاد

جغد بارون‌خورده‌ئی تو کوچه فریاد می‌زنه
زیر دیوار بلندی یه نفر جون می‌کنه
کی می‌دونه تو دل تاریک شب چی می‌گذره؟
پای برده‌های شب اسیر زنجیر غم ئه

دل‌ام از تاریکی‌ها خسته شده
همه‌ی درها به روم بسته شده

من اسیر سایه‌های شب شدم
شب اسیر تور سرد آسمون
پا به پای سایه‌ها باید برم
همه شب به شهر تاریک جنون

دل‌ام از تاریکی‌ها خسته شده
همه‌ی درها به روم بسته شده

چراغ ستاره‌ی من رو به خاموشی می‌ره
بین مرگ و زنده‌گی اسیر شدم باز دوباره
تاریکی با پنجه‌های سردش از راه می‌رسه
توی خاک سرد قلب‌ام بذر کینه می‌کاره

دل‌ام از تاریکی‌ها خسته شده
همه‌ی درها به روم بسته شده

مرغ شومی پشت دیوار دل‌ام
خودش‌ و این ور و اون ور می‌زنه
تو رگای خسته‌ی سرد تن‌ام
ترس مردن داره پر پر می‌زنه

دل‌ام از تاریکی‌ها خسته شده
همه‌ی درها به روم بسته شده

خسته از آلبوم: آکورد


۳۰۰۰ تومان


2012-01-31 02:12:48