در غروب آشنائی بوی دیروز ۲




2009-11-16 14:01:36


در غروب آشنائی
ترانه سرا: پرویز وکیلی
ویگن

بغض پائیزی ابرم
بغض یک غروب غمناک

شاهد شکستن من
قطره ی بارونه رو خاک

غربت هر چه غروبه
غم هر چه ابر دنیاست

کوله بار این غریبه
جاده ی دربه دری هاست

میون تنهای دنیا
شده تنهایی نصیبم

کاشکی بودی و میدیدی
اینجا بی تو چه غریبم

کاش میدونستی که بی تو
مرگ تدریجیه هستیم

یاد تو تنها رفیقه
توی هشیاری و مستیم

من هوای گریه کردن
تو صدای گریه ی من

یاور خوب و نجیبم
بی تو من خیلی غریبم

من هوای گریه کردن
تو صدای گریه ی من

یاور خوب و نجیبم
بی تو من خیلی غریبم

بی تو هر لحظه یه قرنه
هر نفس زخم کشنده

تنها با گفتن اسمت
رو لبام میشینه خنده

آخ که این فقط یه لحظه است
بعد از اون های های گریه است

جای هر آوازه اینجا
هر صدا صدای گریه است

من هوای گریه کردن
تو صدای گریه ی من

یاور خوب و نجیبم
بی تو من خیلی غریبم

من هوای گریه کردن
تو صدای گریه ی من

یاور خوب و نجیبم
بی تو من خیلی غریبم

بی تو هر لحظه یه قرنه
هر نفس زخم کشنده

تنها با گفتن اسمت
رو لبام میشینه خنده

آخ که این فقط یه لحظه است
بعد از اون های های گریه است

جای هر آوازه اینجا
هر صدا صدای گریه است

من هوای گریه کردن
تو صدای گریه ی من

یاور خوب و نجیبم
بی تو من خیلی غریبم

من هوای گریه کردن
تو صدای گریه ی من

یاور خوب و نجیبم
بی تو من خیلی غریبم