پایان عشق


داریوش

آزادگی را من ندیدم این زمان
غیر از کلامی
جز این اگر دیدی به او جانا رسان
از ما سلامی
باور مکن در عهد ما
یک جو در این دلها صفا
کو همدمی وای از این
بی همزبانی
پایان عشق این است اگر
خواهم که گردون سررسد
از من به جا نگذارد
نام ونشانی
همدرد پروانه منم
آتش به دل و دیوانه منم
شب ها تا هنگام سحر
تک مشتری میخانه منم
پابوس پیمانه منم
تا دهد لب برلبم
درمستی افسانه منم
در بی خبری رندانه منم
شب گردی آشفته سری
در نیمه شبان مستانه منم
گم کرده جانانه منم
آه از این تاب وتبم
آزادگی را من ندیدم این زمان
غیر از کلامی
جز این اگر دیدی به او جانا رسان
از ما سلامی
باور مکن در عهد ما
یک جو در این دلها صفا
کو همدمی وای از این
بی همزبانی
پایان عشق این است اگر
خواهم که گردون سررسد
از من به جا نگذارد
نام ونشانی