موج


ترانه سرا: اسماعیل نواب صفا
دلکش

من مو جی دربه درم
از دنیا بی خبرم
بحر خروشان منزل من
سیلی طوفان حاصل من
بر لب آید نفسم
چون بر ساحل برسم
سنگ جفا کوبد به سرم
می کند از نو در به درم
من هم سوی دریا
ناله کنان ، برگردم
سوی هم دردانم
از دل و جان ، برگردم
بی تاب و زار و لرزان برگردم
بی تاب و زار و لرزان برگردم
بار دگر ، غمزده تر ، بروم
ز ساحل غم سوی دریا من
می کشد و می کشدم ، بنگر
امید دلم ، چه کند با من
من طفل طوفان شده ام
موجم سرگردان شده ام
من طفل طوفان شده ام
موجم سرگردان شده ام
آه ، که بود ، شب من ، طوفانی
در ، شب من نبود ، پایانی
زنده ام از بی آرامی
ترسم که بمیرم چو بیاسایم
جز در دل طوفان نبود جایم
من عشقی جان فرسا می خواهم
دریایی طوفان زا می خواهم
من طفل طوفان شده ام
موجم سرگردان شده ام
من طفل طوفان شده ام
موجم سرگردان شده ام

من طفل طوفان شده ام
موجم سرگردان شده ام