مهمون


هایده

به دیدن من بیا مهتاب در اومد
بیا عزیزم بیا صبرم سر اومد
می دونی قلبم آروم نداره
تو سینه من یه بی قراره
زنجیرو وا کن ز پا دیوونه من
چشم انتظارم بیا به خونه من
به دیدن من بیا مهتاب در اومد
بیا عزیزم بیا صبرم سر اومد
تو امید منیبذار مردم بدونن
غم عشق تو رو تو چشم من بخونن
تو خورشید منی من ذره محتاج نورم
بیا گرمی بده به جون من اگر چه دورم
فقط یه روز ز تو جدا می شم که توی گورم
می دونی قلبم آروم نداره
تو سینه من یه بی قراره
زنجیرو وا کن ز پا دیوونه من
چشم انتظارم بیا به خونه من
به دیدن من بیا مهتاب در اومد
بیا عزیزم بیا صبرم سر اومد
به دیدن من بیا مهتاب در اومد
بیا عزیزم بیا صبرم سر اومد
می دونی قلبم آروم نداره
تو سینه من یه بی قراره
زنجیرو وا کن ز پا دیوونه من
چشم انتظارم بیا به خونه من
به دیدن من بیا مهتاب در اومد
بیا عزیزم بیا صبرم سر اومد
به دیدن من بیا مهتاب در اومد
بیا عزیزم بیا صبرم سر اومد