قصه کتابا


عارف

همه میخوان دل مارو خون کنن
با حرفاشون از هم جدامون کنن
من و تو رو دشمن کنن با همدیگه
خونه ی عشق مارو ویرون کنن
بیا تا مثل قصه ی کتابا
من وتو هم لیلی و مجنون بشیم
با همدیگه از دست حرف مردم
اواره ی کوه و بیابون بشیم
چه خوب میشه عشقمو باور کنی
عاشق بشی شادی رو نوبر کنی
چه خوب میشه دست بزاری تو دستم
گل غمو با خنده پرپر کنی
چه خوب میشد سنگ صبورم بودی
شب که میشد دریای نورم بودی
حالا که من ماهی دور از دریام
چه خوب میشد تنگ بلورم بودی
بیا تا مثل قصه ی کتابا
من وتو هم لیلی و مجنون بشیم
با همدیگه از دست حرف مردم
اواره ی کوه و بیابون بشیم