فریاد از این دل


عهدیه

یک دم نگشتم من شاد از این دل
ای بی فوا دوست، فریاد از این دل
قلب مرا شکستی ، آه فریاد از این دل
عهد مرا گسستی ، وای فریاد از این دل
زان چشم جادو مست نگاهم
دل رفته از دست خون گشته راهم
تنها خدا رو با من آه من بی پناهم
چشم دلم به راهه وای من بی پناهم
یا رب چه دارم در این دنیا جز بی وفا نگاری
تا رفته او از کنارمن ، کو صبر و کو قراری
فریاد از این فتنه جوی من ، بگرفته راه گلوی من
خون گشته راهم لبرز آهم
در دست طوفان چون پر کاهم
تنها خدا رو با من آه من بی پناهم
چشم دلم به راهه وای من بی پناهم
یا رب چه دارم در این دنیا جز بی وفا
گاری
تا رفته او از کنارمن ، کو صبر و کو قراری
دل حامی لاله روی من ای قامی آرزوی من
لبریز دردم نا شاد از این دل
افسرده تا چند ، فریاد از این دل
دیدی چگونه رفتم ، آه فریاد از این
قلب مرا شکستی آی فریاد از این دل
فریاد از این د ل