فاجعه


داریوش

بخواب ای مهربان ای یار
بخواب ای کشتهء بیدار
بخواب ای خفتهء گلگون
بخواب ای غوطه ور در خون
سکوت سرخ خاک تو
صدای نینوا دارد
در این دم کرده گورستان
تگرگ مرگ می بارد
به سوک تو در این مقتل
کدامین مویه و شیون
سکوت یأس در خانه
هجوم مرگدر برزن
تمام سینه هاعریان
تمام چهره ها خونین
تمام دست ها خالی
تمام چشم هاغمگین
به خاک مسلخافتادند
در این صحرایخونباران
برادرهاجدا از هم
پدرها بی پسرهاشان
تو ای تن خفتهء گمنام
بخواب اکنون که بسیاری
لا لا لا لا ،لا لا لا لا
بخواب آری که بیداری
در این ویرانه خاک تو
که شد یک باره چون صحرا
به یادتباغ می سازند
برادرهای فرداها
به سوگ تو در این مقتل
کدامین مویه و شیون
سکوت خشم در خانه
هجوممرگ در برزن