Zanjiro Varchin


Ebi

دلنگ دلنگ شاد شدیم
از ستم آزاد شدیم
دلنگ دلنگ شاد شدیم
از ستم آزاد شدیم
خورشید خانوم آفتاب کرد
کلی برنج تو آب کرد
خورشید خانوم آفتاب کرد
کلی برنج تو آب کرد
خورشید خانوم بفرمایین
ازون بالا بیاین پایین
ازون بالا بیاین پایین
ازون بالا بیاین پایین
ما ظلمو نفله کردیم
آزادی رو قبله کردیم
ما ظلمو نفله کردیم
آزادی رو قبله کردیم
از وقتی خلق پا شد
زندگی مال ما شد
از شادی سیر نمی شیم
دیگه اسیر نمی شیم
از شادی سیر نمی شیم
دیگه اسیر نمی شیم
هاجستیم و واجستیم
تو حوض نقره جستیم
سیب طلا را چیدیم
به خونمون رسیدیم
*
بالا رفتیم دوغ بود
قصه ی دیب این بود
پایین اومدیم ماست بود
قصه ی ما راست بود
قصه ی ما به سر رسید
غلاغه به خونش نرسید
هاچین و واچین
زنجیرو ورچین
هاچین و واچین
زنجیرو ورچین