Mitarsam


Lyrics by: Arash Nasiri
Alireza Assar

من از رگبار هذیان در تب پاییز میترسم
از این اسطوره های از تهی لبریز
میترسم
به شب تندیس هایی دیدم از تاریخ شمع آجین
به صبح از خواب گرد روح وهم انگیز
میترسم
برایم آنقدر از گزمه های شهر شب گفتند
کزین همسایگان از سایه خود نیز
میترسم
حقیقت واژه ی تلخی است در قاموس نا پاکان
من از نقش حقیقت های حلق آویز
میترسم
نمیترسند
از ما و من
این تاراج گر مردم
به تاراج آمدند
این نا کسان
برخیز
میترسم