Ma Rou Bash


Khashayar Etemadi

ما رو باش خیال می کردیم همیشه یکی رو داریم
یکی که به وقت گریه سر رو شونه هاش بذاریم
ما رو باش خیال می کردیم که یکی به فکرمون هست
میون این همه وحشت توی این کوچه بن بست
ما رو باش دل به کی بستیم چشم به راه کی نشستیم
ما که واسه خاطر تو قرق ماهو شکستیم
وقتی خورشید حقیقت از خواب قصه برآشفت
تازه فهمیدم چه آسون چشم تو به من دروغ گفت
هاج و واج رد نگاتو به گلای قالی دوختی
بگو اون همه عشقو به چه قیمتی فروختی؟
تو به فکر من نبودی توی گرگ و میش مهتاب
حتی اندازه چشمی که یهو می پره از خواب