Labe Darya


Manouchehr Sakhayee

یادت میاد که اون روز لبه ساحل تو شنها بازی میکردی
سر یه بوسه با هم شرط می بستیم
توی دریا ریگ اندازی می کریدم

افسوس که گذشته دیگه بر نمی گرده
افسوس که گذشته دیگه بر نمی گرده

با انگشتام روی شن ها می نوشتم دوست دارم
دوست دارم
همیشه رو نوشته هام شن می پاشیدی
می گفتی دیگه دل بچّه نمی شه

افسوس که گذشته دیگه بر نمی گرده

اون روز عروس دریا تو بودی
اون روز بلای دل ها تو بودی
اون روز گل بی همتا تو بود