Halgheye Gol


Viguen

تو چون گل نو رسی , من باغبانت
تو سبزه ی خرمی , من سایبانت
تویی چون شاخه گل , منم گیاهی
کنون کشیده دامن به آستانه
کنون کبوتران یک آشیانیم
دو مرغ آشیانیم , دو مهربانیم
کنون کبوتران یک آشیانیم
دو مرغ آشیانیم , دو مهربانیم
لالالا , لالالا , لالالا , لالالا

ازاین سحر تا اون سحر بچشم هم نظر کنیم
میون کوه و دشت و در , نظر بهمدگر کنیم
روی سبزه صفا کنیم , بر بنفشه گذر کنیم
روی سبزه صفا کنیم , بر بنفشه گذر کنیم
ازاین سحر تا اون سحر بچشم هم نظر کنیم
میون کوه و دشت و در , نظر بهمدگر کنیم
لالالا , لالالا , لالالا , لالالا

خوش آنکه دامنی زگل , ریزم بروی دامنت
خوش آنکه حلقه ای ز گل بیفکنم بدامنت
چه خوش که ما دو غنچه یک شاخه بودیم
به خنده همچو گل بهم لب می گشودیم
چه خوش که ما دو غنچه یک شاخه بودیم
به خنده همچو گل بهم لب می گشودیم
لالالا , لالالا , لالالا , لالالا