Dard Ensan


Shadmehr Aghili

ندارد برگ گل طاقت هجوم خشکسالی را
کسی دیگر نمیفهمد غم دستان خالی را
در این دنیای وانفسا که شیطان حکم میراند
دریغا درد انسان را که میفهمد که میداند
*****
شراره آتش عصیان گرفته دامن ما را
بیا و با نگاه خود بگیر از ما بد ما را
بیا مگذار روح ما اسیر دیو و درد ماند
مخواه این روح سرگردان همیشه پشت سد ماند
سوار مرکبی از نور بیا با بیرق توحید
بگیر از ما شب ما را به تیغ شعله خورشید