Benavis


Sattar

تو عزیز دلم به نسیم سحر بنویس
عاشقانه کلامی به پیام تو بود
تو به دفتر عشق منو بار دگر بنویس
این پرنده ی عاشق که ز بام تو بود
همه پرواز من بودی
تو بگو با پرستوها
منو دادی به من از نو
بگو با همه دنیامن
اگر عاشقی کردم
تو سراپا وفا بودی
تو به عشق آشنا بودی آآآ
همه جا همسفر با من
همه ی لحظه ها بودی
اگر از من جدا بودی
خاطره های تو بود
من آن موج گریزان و
تو برایم دریا بودی
در آن لحظه ها گل من همه جا بودی
منم آن خشم طوفانها
تو برایم صحرا بودی
همسفر من دیوانه
تو تنها بودی
بیا که با تو دوباره
سکوت شب به سرایت سحر شود
شب بی فردا
بیا بیا که سپیده
دوباره با تو براید تو باشی و
من عاشق در دنیا
بیا که با تو دوباره
سکوت شب به سرایت سحر شود
شب بی فردا
بیا بیا که سپیده
دوباره با تو براید تو باشی و
من عاشق در دنیا