2018-01-21 19:06:14


حباب
نلی

بی تو من اتاق بی پنجره ام
مثل انگشتر گم کرده نگین
بی تو من جاده بی مسافرم
مثل آدمک اسیرم رو زمین
من یه تک درخت پیر شوره زار
که پر از رخوت و بیهودگی ام
تو پر از ستاره و سپیده ای
ای طلوع روز آسودگی ام
ابر دلتنگم و بارون نمی شم
زخم کهنم که درمون نمی شم
بی تو خاموشم و سردم مثل شب
از نگاه گرم تو جون می گیرم
بی تو پوچ و خالیم مثل حباب
که یه روزی زیر بارون میمیرم
کاشکی بارون میشد این ابرسیاه
که بباره رو تن خسته من
زندگی بی تو برام جون کندنه
آرزومه مردن و رها شدن