کاغذ


احسان خواجه امیری

دلم انگاری گرفته قد بغض یاکریما
عصر جمعه توی ایوون می شینم مثل قدیما
تو دلم می گم آقا جون تو مرادی ، من مریدم
من به اندازه ی وسعم غم عشقتو کشیدم
کاشکی از قطره ی اشکت کمی آبرو بگیرم
یعنی تو چشمه ی چشمات با نگات وضو بگیرم
برای لحظه ی دیدار از قدیما نقشه داشتم
یه دونه هدیه ی ناچیز واسه تو کنار گذاشتم
یادمه یکی بهم گفت هرکی تنهاست توی دنیا
یه دونه نامه ی خوش خط بنویسه واسه آقا
کاغذ نامه رو بعدش توی رودخونه بریزه
بنویسه واسه مولاش خاطرت خیلی عزیز