کاشکی بودی می دیدی


رضا صادقی

کاشکی بودی ومیدیدی
ذره ذره جون سپردم
دوریت برام یه سمه سمه
قطره قطره هی میمردم
کاشکی بودی نمیذاشتی که منو از من بگیرن
کاشکی بودی نمیذاشتی نمیذاشتی گلای باغچه بمیرن
آرزومه که یه روزی
توی کلبه مون منو تو
پای دل همدیگه پیر شیم
فقط وفقط من وتو
آرزومه هر دو باهم
سقف کلبه مون بسازیم
زیر سقف آرزوها به همه مردم بنازیم
کاش میشد منو بفهمی
درد پنهونم بدونی
حرف عمری خستگی رو
از توی چشمام بخونی