نیایش


بیژن مرتضوی

بار الهابار الها
از تو میخواهم که بگشایی در لطف و صفا را
از تو میخواهم ببخشایی گناه مردم صاحب خطا را
مگر من چه کردم که دنیای دردم در این واپسین شام هستی
خدایا گواهینکردم گناهیبه جز ذکر یکتا پرستی
ز روی تمنا در بسته بگشا خدایا
اگر دیدی از ما خطایی خدایاببخشا
در بسته بگشابه رویم خدایاتو که مالک این زمینی
که در خود شکستمدری را که بستمدر این چاه قربت نشینی
به قربت غم و درد تنهاییگسسته همه تار و پودم
نمانده اگر صبح فرداییبه این تیره شام وجودم
خدایا چرا بازی سرنوشت چنین روزگاریبه پایم نوشت
من خاکی از خاک مینو سرشترسیدم به دزخ به جای بهشت
خدایا از این غم رهایم کن تو صبر خدایی عطایم کن
دعا میکنم با دل خسته
گشایی به رویم در بسته
مگر من چه کردم که دنیای دردم در این واپسین شام هستی
خدایا گواهینکردم گناهیبه جز ذکر یکتا پرستی
بار الها از تو میخواهم که بگشایی در لطف و صفا را
از تو میخواهم ببخشایی گناه مردم صاحب خطا را
الهی الهی