نا مهربونی


ترانه سرا: تورج نگهبان
الهه

نامهربونی، نمی خواهی بدونی، گذشته بر نگشته
رسوای شهرم نمی خواهی بدونی که آب از سر گذشته
عشقم نمی میره
سامان نمی گیره
رسوای شهرم،نمی خواهی بدونی که آب از سر گذشته
نامهربونی، نمی خواهی بدونی، گذشته بر نگشته
*************************
امشب دل من از غم گرفته
لبریز درد ماتم گرفته
عشق من را رد می کنی
با من چرا بد می کنی
من با تو قهرم
بیا رسوای شهرم، که آب از سر گذشته
نامهربونی، نمی خواهی بدونی، گذشته بر نگشته
*************************
امشب دل من از غم گرفته
لبریز درد ماتم گرفته
عشق من را رد می کنی
با من چرا بد می کنی
من با تو قهرم
بیا رسوای شهرم که آب از سر گذشته
رسوای شهرم
نمی خواهی بدونی، که آب از سر گذشته
نمی خواهی بدونی، که آب از سر گذشته
نمی خواهی بدونی، که آب از سر گذشته
نمی خواهی بدونی، که آب از سر گذشته