قدیما


منوچهر سخائی

قدیما یادش بخیر دلا هم اشیون بودن
خوشگلا خوشگل ترا یککمی مهربون بودن
دخترا گیسو بلند ابرو کمون غنچه دمون
تو خونه ازچشم نا محرم همه پنهون بودن
میشه ما عاشق بشیم مثل قدیما دو باره
میشه اما دل ما اینقده همت نداره
اون دو چشمون تو هر شب پر خوابه پر خواب
قصه های غصه من یه کتابه یه کتاب
طفلک ایندل که توی مکتبخونه مهرو وفا
درسو مشقش رو همیشه فوت ابه فوت اب
میشه ما عاشق بشیم مثل قدیما دو باره
میشه اما دل ما اینقده همت نداره
گوشه ی ابروهاتو افتابو مهتاب ندیده
ماه از اون بالا تو رو دیده خجالت کشیده
میون یکصد هزار دختر خوش قدو بالا
دل من دروغ نگم فقط تو رو پسندیده
میشه ما عاشق بشیم مثل قدیما دو باره
میشه اما دل ما اینقده همت نداره
کمکمک باز داره چشمات منو جادو میکنه
مثه اهو منو سر سر گشته ی هر سو میکنه
قدمت روی چشام اگه بیای سر وقت من
چشم دل کور بشه زود خونشو جارو میکنه
میشه ما عاشق بشیم مثل قدیما دو باره
میشه اما دل ما اینقده همت نداره
میشه ما عاشق بشیم مثل قدیما دو باره
میشه اما دل ما اینقده همت نداره