فتنه


شاهرخ

فتنه توی خواب بیدارش نکن
مست می نابه هوشیارش نکن
وای اگه برداره مژگون زهم
دلی که گرفتاره آزارش نکن
مستی چشمونش غوغا میکنه
بازم هزار عاشق پیدا میکنه
پریدن رنگو لرزیدن دل
تورو پیش این مردم رسوا میکنه
آروم آروم گل وامیشه ،بازم روی جام لباش
می ریزه شهری رو به هم ،بازم صدای خنده هاش
فتنه توی خوابه بیدارش نکن
مست می نابه هوشیارش نکن
وای اگه برداره مژگون زهم
دلی که گرفتاره آزارش نکن
آروم خلقی رو نگیر از دلاشون
نمیشه که صبح تا شب بجنگی باهاشون
آروم خلقی رو نگیر از دلاشون
نمیشه که صبح تا شب بجنگی باهاشون
نمیشه بگی هیچ کس نگاهش نکنه
نمیشه تو اون چشما نیوفته نگاشون
نمیشه بگی هیچ کس نگاهش نکنه
نمیشه تو اون چشما نیوفته نگاشون
فتنه توی خواب بیدارش نکن
مست می نابه هوشیارش نکن
وای اگه برداره مژگون زهم
دلی که گرفتاره آزارش نکن
فتنه توی خواب بیدارش نکن
مست می نابه هوشیارش نکن
وای اگه برداره مژگون زهم
دلی که گرفتاره آزارش نکن
مستی چشمونش غوغا میکنه
بازم هزار عاشق پیدا میکنه
پریدن رنگو لرزیدن دل
تورو پیش این مردم رسوا میکنه
آروم آروم گل وامیشه ،بازم روی جام لباش
می ریزه شهری رو به هم ،بازم صدای خنده هاش
فتنه توی خوابه بیدارش نکن
مست می نابه هوشیارش نکن
وای اگه برداره مژگون زهم
دلی که گرفتاره آزارش نکن
آروم خلقی رو نگیر از دلاشون
نمیشه که صبح تا شب بجنگی باهاشون
آروم خلقی رو نگیر از دلاشون
نمیشه که صبح تا شب بجنگی باهاشون
نمیشه بگی هیچ کس نگاهش نکنه
نمیشه تو اون چشما نیوفته نگاشون
نمیشه بگی هیچ کس نگاهش نکنه
نمیشه تو اون چشما نیوفته نگاشون
فتنه توی خواب بیدارش نکن
مست می نابه هوشیارش نکن
وای اگه برداره مژگون زهم
دلی که گرفتاره آزارش نکن
فتنه توی خواب بیدارش نکن
مست می نابه هوشیارش نکن
وای اگه برداره مژگون زهم
دلی که گرفتاره آزارش نکن