عکس


خشایار اعتمادی

با تو از پنجره ای حرف میزنم
که دلش به وسعت تنهاییه
گریه کرده شب تو قاب کهنه اش
اون اسیر، اون اسیر غربت تنهایی
روی دیوار اتاقم پر گرده
جای خالیت دلمو دیوونه کرده
روی دیوار اتاقم پر گرده
جای خالیت دلمو دیوونه کرده
مثل یک تابلوی خوب نقاشی
عکس تو هنوز توی اتاقمه
پیرهنه سیاه بپوش که بعد از این
غم مردن بی تو در سراغمه
روی دیوار اتاقم پر گرده
جای خالیت دلمو دیوونه کرده
روی دیوار اتاقم پر گرده
جای خالیت دلمو دیوونه کرده
وقتی رو درختا بارون میگیره
خاطره ات پیش چشام جون میگیره
گلای پرده دیگه رنگ ندارن
لبای من جز غم آهنگ ندارن
وقتی از همهمه کوچه خالیه
شبمو من با کی قسمت بکنم؟
تو بی من تنها با من بی تو غریب
با کدوم ستاره صحبت بکنم
با کدوم ستاره صحبت بکنم
روی دیوار اتاقم پر گرده
جای خالیت دلمو دیوونه کرده
روی دیوار اتاقم پر گرده
جای خالیت دلمو دیوونه کرده
روی دیوار اتاقم پر گرده
جای خالیت دلمو دیوونه کرده