شب شعر


شهره

شب شب شعر و شوره
شب شب ماه و نوره
با یار قرار گذاشتم
دیر کرده راهش دوره
آره شب شب شعر و شوره
شب شب ماه و نوره
با یار قرار گذاشتم
دیر کرده راهش دوره
آخ شب مثل همچین امشب
تو زندگیم نداشتم
با اونی که می پرستم
آخر قرار گذاشتم
حالا با هر صدای پائی
دل تو سینم می لرزه
دلواپسیم قشنگه
به عالمی می ارزه
عشق که می گن همینه
چه شادی آفرینه
وای غمش هم شیرینه
چقده به دل می شینه
حالا ای دل من خدا خدا کن
صدای پاش میاد یارمو صدا کن
که تا فرصت و از دست ندی ای دل
بیا منو تو دلش یک جوری جا کن
بیا منو تو دلش یک جوری جا کن