شب خون


ترانه سرا: ایرج جنتی عطائی
داریوش

ببین ، ببین ، این گریه ی یه مرده
مردی که گریه هاش ظهور درده
ببین ، ببین ، این آخرین صدای
این بی صدا شبخون کوچه گرده
قلب پاییزی من
باغ دلواپسیه خوندنم ترانه نیست
هق هق بی کسیه
شب من با هجرت تو
شب معراج عذابه
تو نباشی موندن من
مثل پرواز تو خوابه
مرگ غرورمو ببین
زوال غمگین شعر و شکوفه و نوره
زوال قلبمو ببین
تنها تو می بینی چشم شب و زمین کوره
تو نباشی کی با اشکم
فال خوب و بد بگیره
کی منو از سایه های
این شب ممتد بگیره
بی تو با این در به در
هق هق شب گریه هاست
مرد غمگین صدا
بی تو مرد بی صداست