شاه خطائی


سیما بینا

من آهوی زخمی، تو تای گیاهی، ای جان
منم ابر شیطان، تو فصل گناهی، تو فصل گناهی
ای وای
من احساس برخورد باران به خاکم
من احساس برخورد باران به خاکم
منم شوق مستی که در جان تاکم
ای
گیاهم که تشنه ی نسیم پگاهم
ای... ها
گیاهم که تشنه ی نسیم پگاهم
کویرم، کویرم
کویرم که از عشق باران هلاکم
از عشق باران هلاکم
ابر اگر از قبله آید سخت باران می شود
ابر اگر از قبله آید سخت باران می شود
شاه اگر عادل نباشد ملک ویران می شود
خانه نزدیک دریا زود ویران می شود، زود ویران می شود
گل به این پاکیزگی از آب لال می خورد
گل به این پاکیزگی از آب لال می خورد
غصه دیوانه را مرد عاقل می خورد، مرد عاقل می خورد
ابر اگر از قبله آید سخت باران می شود
ابر اگر از قبله آید سخت باران می شود
شاه اگر عادل نباشد ملک ویران می شود
خانه نزدیک دریا زود ویران می شود، زود ویران می شود
گل به این پاکیزگی از آب لال می خورد
گل به این پاکیزگی از آب لال می خورد
غصه دیوانه را مرد عاقل می خورد، مرد عاقل می خورد