زورق شکسته


محمد نوری

تو گودی های مشتات ، بهار چلّه نشسته
تو نی نی های چَشمات ، ستاره نطفه بسته
عطرِ نسیمِ زلفات ، پاییز رونده از باد
برقِ غرورِ دستات ، پشت شب رو شکسته
برقِ غرورِ دستات ، پشت شب رو شکسته

تو مثلِ هیچ کی نیستی ، همینه هرجا باشی
تو رو میشه پیدا کرد ، حتی با چشم بسته
با تو بودن یه خوایه ، یه خوابِ پاک و شیرین
من این خواب رو دوست دارم ، مثلِ یه مرد خسته
بذار بگم من تو رو ، اون اندازه دوست دارم
که ساحل رو دوست دارند ، زورق های شکسته

تو مثلِ هیچ کی نیستی ، همینه هرجا باشی
تو رو میشه پیدا کرد ، حتی با چشم بسته
با تو بودن یه خوایه ، یه خوابِ پاک و شیرین
من این خواب رو دوست دارم ، مثلِ یه مرد خسته
بذار بگم من تو رو ، اون اندازه دوست دارم
که ساحل رو دوست دارند ، زورق های شکسته