خزان


گیتی

خیزی دو خزاری که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است
آن برگ رزان بید که بر آن شاخه روان است
گویی به مثل پیرهن رنگرزان است
پنهان به تعجب سر انگشت گزان است
اندر چمن و باغ نه گلنار نه گلزار
امروز به خم اندر نیکوتر از آنید
نیکوتر از آنید و بی آهوتر از آنید
زنده تر از آنید