حوصله عاشقی ندارم


مهستی

من دیگه حوصله عاشقی رو ندارم
هر کی باشه پا رو دلم میذارم
خسته ام خسته از این حرفای عاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونه
بس که تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی

کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی


یادته چه جور تو مستی
پای رفتنم رو بستی
اونروزی که از تو چشماش
افتادی زمین شکستی
رفتی زندگی رو باختی
دیگه کار ما رو ساختی
آخه ای دل دیوونه
کاش که عشقو میشناختی
من دیگه حوصله عاشقی رو ندارم
هر کی باشه پا رو دلم میذارم
خسته ام خسته از این حرفای عاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونه
بس که تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی

کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی


یادته چه جور تو مستی
پای رفتنم رو بستی
اونروزی که از تو چشماش
افتادی زمین شکستی
رفتی زندگی رو باختی
دیگه کار ما رو ساختی
آخه ای دل دیوونه
کاش که عشقو میشناختی
من دیگه حوصله عاشقی رو ندارم
هر کی باشه پا رو دلم میذارم
خسته ام خسته از این حرفای عاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونه
بس که تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی

کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی

بس که تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی

کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی