جلاد


مرتضی

قلم از استخونم جوهر از خون
نوشتم روی دیوارهای زندون
نوشتم آی جلا آی جلاد من را از مرگ و از مردن نترسون
تو فریادم پیامی عاشقونه است برای عاشقهای خاک ایران
نوشتم آی جلاد آی جلاد من را از مرگ و از مردن نترسون
اگر دشمن یک صاحب اختیار
باسه من مرگ و مردن افتخاره
هزارون مثل من قربون ایرون
مباد ایرون من اینگونه ویرون (2)
تو این ویرونه آزادی و عشق
تو فکر بوی جوی مولیانم
سرم رو خشت سردو خاک سرد
تو فکر جاده های پرنیانم
رفیق سفره های نون خشکم
نمی ترسم از این دنیای زندون
من اون روز پیش چشمام مرگ و دیدم
که شد آبادی هر خونه ویرون
من اونم که عشق و غرور تو خونم
یک عشقی که بستست به قلبم به جونم