باور ندارم


حمیرا

باور ندارم آه ای خدا این زندگی رو
باور ندارم كنج قفس این بندگی رو
دیگر ندارم من طاقت عمری اسیری رو
باور ندارم گر از غم عشقم بمیری

خوش باوریهایم مرا تا مرز ناكامی كشیدند
دلبستگی ها یم مرا تا بی سر انجامی كشیدند

دیگر ندارد ناله سازی اثر
در من نمانده شوق پروازی دیگر

آتش زده بر آشیانم روزی كه بودم همچون كبوتر رام تو
بار دیگر مشكل نشیند این مرغ وحشی دلم بر بام تو

نفرین به تو گر بار دیگر از عاشقی گویی سخن
نفرین به من گر بار دیگر از دل به تو گویم سخن

خوش باوریهایم مرا تا مرز ناكامی كشیدند
دل بستگیهایم مرا تا بی سر انجامی كشیدند

دیگر ندارد ناله سازی اثر
در من نمانده شوق پروازی دیگر

آتش زده بر آشیانم روزی كه بودم همچون كبوتر رام تو
بار دیگر مشكل نشیند این مرغ وحشی دلم بر بام تو

نفرین به تو گر بار دیگر از عاشقی گویی سخن
نفرین به من گر بار دیگر از دل به تو گویم سخن

خوش باوریهایم مرا تا مرز ناكامی كشیدند
دل بستگیهایم مرا تا بی سر انجامی كشیدند

دیگر ندارد ناله سازی اثر
درمن نمانده شوق پروازی دیگر

دیگر ندارد ناله سازی اثر
درمن نمانده شوق پروازی دیگر