Shahre Man


Morteza

اگه فقط یه دونه فشنگ برام بمونه
با یک صدا تو سینه که از وطن بخونه
می خونم و مجنگم تا تو بر یبه خونه
شهر منشهر من از تو جدا مانده ام
عزیز ترین ترانمو برای تو خوانده ام
تو عزیز موطنم چرا شده پاره پاره
ابر سیاه آسمون نخئاد یه دفعه بباره
بهار بیاد تو ایووننشه این خونه ویروون
برو برو غریبه تو ای ناخونده مهمون
شهر منشهر من از تو جدا مانده ام
عزیز ترین ترانمو برای تو خوانده ام
زدی تو خیمه اجنبی تو این شهر دیارم
اگه بیای به جنگ من اهل رزم وشکارم
شهر منشهر من از تو جدا مانده ام
عزیز ترین ترانمو برای تو خوانده ام
دات گرفته هموطن بزار سرتو رو شونم
بخون سرودزندگی که من با تو بخونم
نکن گزیه وزاری نشین زمین به خواری
داغپیر و اسیر کن تو ای باد شکاری
شهر منشهر من از تو جدا مانده ام
عزیز ترین ترانمو برای تو خوانده ام
اگه فقط یه دونه فشنگ برام بمونه
با یک صدا تو سینه که از وطن بخونه
می خونم و مجنگم تا تو بر یبه خونه
شهر منشهر من از تو جدا مانده ام
عزیز ترین ترانمو برای تو خوانده ام
دات گرفته هموطن بزار سرتو رو شونم
بخون سرودزندگی که من با تو بخونم
نکن گریه وزاری نشین زمین به خواری
داغپیر و اسیر کن تو ای باد شکاری
شهر منشهر من از تو جدا مانده ام
عزیز ترین ترانمو برای تو خوانده ام