Nafas Borideh


Mohsen Chavoshi

به تو گفتم قبل رفتنت اگه نباشی یک روز
میمیرم از پا میافتم
به تو گفتم خودمو میکشمو پر مزنم تو اسمونا
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
به تو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات بگو گفتم یا نگفتم
چشاتم تنهام گذاشتن
حالامن موندمو اشکو بغض و اه و عکس پاره ی تو و من
بگو گفتم یا نگفتمبگو گفتم یا نگفتم
مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من بعد سفر کردن تو طناب دار
تیغ میکشم رو رگ هام میپاشه خونم رو عکسا ت
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات
دیگه جون نداره دستام اخر غصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود واسه این نفس بریده
به تو گفتم قبل رفتنت اگه نباشی یک روز
کاری با دنیا ندارم
به تو گفتم خودمو میکشمو پر مزنم تو اسمونا
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
به تو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات چشاتم تنهام گذاشتن
حالا من موندمو تیغ و رگ دستو عکس پاره ی تو ومن
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
حالا من موندوم اشک و بغض و اه و عکس پاره ی تو ومن
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم

مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا روزگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
تیغ میکشم رو رگ هام میپاشه خونم رو عکسا ت
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات

مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا روزگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
تیغ میکشم رو رگ هام میپاشه خونم رو عکسا ت
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات..

مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
دیگه جون نداره دستام اخر غصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود واسه این نفس بریده

مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من بعد سفر کردن تو طناب داره

دیگه جون نداره دستام اخر غصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود واسه این نفس بریده........