Mahze Rezaye Khoda


Moein

محض رضای خدا به من بگو بی وفا
بعد یه عمر آشنایی چرا گشتی جدا
گفتی تا روز پیری تا وقتی که بمیری
تا دنیا دنیا باشه پیشم می مونی و نمیری
بگوبا که هستی حالا کی رو می پرستی
دستای گرمت و گذاشتی تو چه دستی
تو تاریکی شبهای منه زار
بگو شمع شب افروز که هستی
محض رضای خدا به من بگو بی وفا
بعد یه عمر آشنایی چرا گشتی جدا