Kouhe Boland


Delkash

سحر که از کوه بلند ، جام طلا سر می‌زنه
بیا بریم صحرا که دل ، بهر خداش پر می‌زنه
بیا بریم جون کیجا ،‌دنبال اون مرد جوون
تا دامن چین دار خود ،‌ پر بکنیم لاله وریحون
مرغک زیبا روی چمنها می‌خوونه
نغمة‌ شورش کرده دلم را دیوونه
دفترگل در مکتب بستان بگشودند
بلبل از اینها درس وفایی می‌خوونه
ما همه اهل صفاییم ، دشمن جور جفاییم
بنده خاص خداییم