Harf Akhar


Reza Sadeghi

چیزی نگو قسم نخور تموم حرفات یه دروغه
کسی نگفت خودم دیدم خونه قلب تو شلوغه
چیزی نگو لیاقتت عشق مقدسم نبود
حس می کنم نبودی و بودنتم یه قصه بود
تو دیگه مردی و این حرف آخره
بذار عشق تو از خاطرم بره
فکر می کردم قلبت مال منه
اما انگار صد شاخه می پره
اسمتو پاک کردم از تو دفترام
بی خودی قسم نخور دیگه سخته برام
ترو باور داشتمو میخواستمت
چرا آتیش کشیدی همه باورام
کسی نگفت بهم من خودم می دیدم
اما راستشو بخوای یچیزی نفهمیدم
چرا وقتی ترو از عشق خالی دیدم
بجای گریه بحالت میخندیدم
شایدم واسه اینه که دیگه بی ارزشی
واسه ی همه عروسک نمایشی
توکه میگذری ساده از این همه عشق
لیاقت نداری دیگه با من باشی