Ham Parvaz


Lyrics by: Shahram Vafaee
Shahrokh

ای تکیه گاه خستگیهام
خون رگهام ای پناه تن تنهم
چه غریبن بی تو دستام
ای اسم تو مثل زلال چشمه جاری
باغ شعرم از تو پر گل
ای که میراث بهری
بمون با شکوهی که داری
من و تو سایه هامون دور ازاین شهر شلوغه
تو وقتی با منی حس میکنم مردن دروغه
ای قفس ای قفس
با پرنده همنفس
نمی خوام پر بگیرم ،کاش تودستات بمیرم
شعر من قصه درد
غربت تلخ یه مرده
بی تنت اینجا برام خیلی سرده خیلی سرده
من و تو سایه همون دور ار این شهر شلوغه
تو وقتی با منی حس میکنم مردن دروغه
ای لحظه پرواز آخر تا رهائی
چه صدائی!تو که مثل بغض گریه بی صدائی
ای با تنت تن پوش ابرا روی شبنم
ای برای من زخمی با تو بودن مثل مرحم
میدونی من اینجا غریبم
من و تو سایه هامون دور ازاین شهر شلوغه
تو وقتی با منی حس میکنم مردن دروغه
بمون ای تو همیشه موندنی ای فصل تازه
بذار عشقت برام دنیای تازه ای بسازه
من و تو سایه هامون دور ازاین شهر شلوغه
تو وقتی با منی حس میکنم مردن دروغه
بمون ای تو همیشه موندنی ای فصل تازه
بذار عشقت برام دنیای تازه ای بسازه