Hajran


Homeira

کجایی در شب هجرانکجایی در شب هجران
که زاری های من بینی
چون شمعاز چشم گریان اشک باری های من بینی 2
کجایی ای کهخندانم ز وصلت دوش می دیدی
که امشب گریه های زارزاری های من بینی
کجایی کجاییکه قدح ها از کف اغیار نوشیده
که از جام غمتکه از جام غمت
خوناب خواری های من بینی
شبی چند از خدا خواهمشبی چند از خدا خواهم
به خلوت به خلوتتا سحر گاهان
نشینی با من و نشینی با من و
شب زنده داری های من بینی
شدم یار تو و شدم یار تو و
از تو ندیدم یاری وخواهم
خواهم که یار من شویخواهم که یار من شوی
که یار من شوییار و یاری های من بینی