Gelleh


Iraj

میرسم وقتی به تو هی گله آغاز نکن
ساز بی مهر و وفا ای بسه من ساز مکن
از گذشته دیگه حرفی بسه من پیش مکش
تو با این حرفها منو از سر خود باز مکن
منو اذر مکن
این قدر خار مکن
این همه غم روی تو به من بار مکن
دل پر مهره منو پس نده
منو از دست نده
گوش به حرف کس و ناکس نده
منو از دست نده
از زمونه چی میمونه بسه ما
یه محبت یه وفا و یه صفا
میخندم میگریم چون دیوانه
می سوز ام می ساز ام کی میدونه

میرسم وقتی به تو هی گله آغاز نکن
ساز بی مهر و وفا ای بسه من ساز مکن
از گذشته دیگه حرفی بسه من پیش م کش
تو با این حرفها منو از سر خود باز مکن