Ganje Gharoon


Iraj

آقا خودش خوب میدونه که ما اونو از رودخونه
درش آوردیم
بیرون آوردیم
آوردیمش توی خونه
حالا پاشو حالی بکن
برقص و خوشحالی بکن
مانند ما شو بیشین و پاشو
حالا که کبکت می خونه
اگه نرقصی میشینم عقده دل واز می کنم
نیگا تو چشمات می کنم شکوه رو آغاز می کنم
میگم حسن جغجغه رو نون بده و چایی بده
میگم حالا در بیاره کفشتو دمپایی بده
(غزل) :آ.....ی ز هشیاران عالم، هرکه را دیدم غمی داره اما......ن آ...ی آ...ی
بزن بر طبل بی عاری که آن هم عالمی داره
ها....ی جا.....ن آ...ی ()
آقا خودش خوب میدونه که ما اونو از رودخونه
درش آوردیم
بیرون آوردیم
آوردیمش توی خونه
حالا پاشو حالی بکن
برقص و خوشحالی بکن
مانند ما شو بیشین و پاشو
حالا که کبکت می خونه
اگه نرقصی میشینم عقده دل واز می کنم
نیگا تو چشمات می کنم شکوه رو آغاز می کنم
میگم حسن جغجغه رو نون بده و چایی بده
میگم حالا در بیاره کفشتو دمپایی بده
میگم حسن جغجغه رو نون بده و چایی بده
میگم حالا در بیاره کفشتو دمپایی بده