Deev


Hassan Shamaizadeh

این خونه رو کی ساخته ، اوستای بنا ساخته
با چوب نعنا ساخته ، تنهای تنها ساخته
دیو اومد. کدوم دیو؟
دیوی که توی خواب بود. کدوم خواب ؟
خوابی که تو چشاته. کدوم چشم ؟
چشمی که روز رو گم کرد. کدوم روز ؟
روزی که قصر ما بود . کدوم قصر ؟
دیو اومد. دیو اومد. دیو اومد. کدوم دیو؟
صداش کنیم رهایی ، زمینی نه هوایی
انگار به فکر مایی ، انگار به فکر مایی
به فکر ما نبودی ، از تن رها نبودی
و گرنه دیو دود میشد یک شبه نابود میشد
این خونه رو کی ساخته ، اوستای بنا ساخته
با چوب نعنا ساخته ، تنهای تنها ساخته
هفت در رو بستی نمکی ، یه در نبستی نمکی
همین که بی عروسکی ، همین که بی بادبدکی
یک الک بی دولکی ، همین که بی عروسکی ، همین که بی بادبدکی
این خونه رو کی ساخته ، اوستای بنا ساخته
با چوب نعنا ساخته ، تنهای تنها ساخته
خونمونو آب برده ، غصه را خواب برده
این خونه رو کی ساخته ، اوستای بنا ساخته
با چوب نعنا ساخته ، تنهای تنها ساخته