Chi Begam


Marzieh

چی بگم
چی بگم وقتی که این دیوونه دل بونه می گیره
تو رو می خواد، تو رو می خواد
چی بگم

چی بگم
چی بگم وقتی که این دیوونه دل بونه می گیره
تو رو می خواد، تو رو می خواد
چی بگم

چی بگم
چی بگم وقتی که سر می زنه بر دیوار سینه
تو رو می خواد، تو رو می خواد
چی بگم

چی بگم
وقتی که این خون شده از دست تو هر شب تا سحر فکر تو و ذکر تو، سودای تو داره
تو رو می خواد، تو رو می خواد
چی بگم

صبح تا شب پشت گوشش قصه ی جور و ستم و ظلم تو میگم
قصه آخر نرسیده
تو رو می خواد، تو رو می خواد، تو رو می خواد
چی بگم

تو رو می خواد، تو رو می خواد، تو رو می خواد
چی بگم

یک شب از بس سخن عشق تو گفت
یک شب از بس سخن عشق تو گفت
بیرون آوردمش از سینه گذاشتم زیر پام
زیر پام زمزمه ی نام تو می کرد و بهم گفت تو رو می خواد، تو رو می خواد
چی بگم

زیر پام زمزمه ی نام تو می کرد و بهم گفت
تو رو می خواد، تو رو می خواد
چی بگم

تو که این فتنه به پا کردی و این
تو که این فتنه به پا کردی و این
دیوونه دل رو اسیر درد و بلا
میشه با من، تو بگی با دل من، من چی بگم
میشه با من
میشه با من، تو بگی با دل من، من چی بگم

یک شب از بس
یک شب از بس سخن عشق تو گفت
بیرون آوردمش از سینه گذاشتم زیر پام
تو که این فتنه به پا کردی و این
دیوونه دل رو اسیر درد و بلا
میشه با من، تو بگی با دل من، من چی بگم
میشه با من
میشه با من، تو بگی با دل من، من چی بگم

میشه با من
میشه با من، تو بگی با دل من، من چی بگم