Be Yade Fardin


Iraj

سلطان قلبم کشیدی چرا سایه از سر من
هرگز کجا این جدایی تو میشه باور من
یار قدیمی همیشه صمیمی به گلشن یاران تو عطر نسیمی
راه تو بسته دل تو شکسته به موی سپید و چهره خسته
ناز اون طرز غزلخونی تو
شور شادی و پریشونی تو
با همه خاطره هام به مزار تو میام
شاخه ای گل میارم اشک گلگون می بارم
من تو رو به گنج قارون نمیدم
به زر و مال فراوون نمیدم
ای تو سینه موندنی مثل قصه خوندنی
از کدوم پنجره بود که پر زدی
به دیار تازه ای تو سر زدی
چی بخونم نمیتونم میخوام آواز بخونم
کوچه مرد قصه های آشنا
همدم مردم افتاده ز پا
مثل شب آروم ولی پر رمز و راز
مثل گل ساده ولی بی ادعا