جستجو نام آهنگ آلبوم هنرمند متن ترانه
حبیب - متن آهنگها، نت موسیقی و ترانه
2014-07-01 18:35:09
2014-07-11 21:10:19
2015-07-16 15:17:59
2016-07-13 21:45:19
2011-10-04 06:38:28
2016-08-08 05:29:44
2016-08-08 06:27:27
2011-10-04 06:37:49
2011-10-04 06:38:43
2011-10-04 06:38:47
2011-12-14 03:11:54
2011-10-04 06:37:55
2016-07-05 02:14:22
2012-07-06 05:31:09
2012-07-10 14:56:46
2013-07-13 20:47:55
متن آهنگهای حبیب
آفتاب مهتاب چه رنگه
سرخ و سفید ورنگه
...
سرخ و سفید ورنگه
...
ببار ای برف، ببار ای برف سنگین بر مزارش
ببار ای برف، ببار ای برف غمگین بر مزارش
...
ببار ای برف، ببار ای برف غمگین بر مزارش
...
بزن باران بهاران فصل خون است
بزن باران که صحرا لاله گون است
...
بزن باران که صحرا لاله گون است
...
بزن باران بهاران فصل خون است
بزن باران که صحرا لاله گون است
...
بزن باران که صحرا لاله گون است
...
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
...
زیر گنبد کبود
...
قدرتو بیشتر میدونم،حالا که برگشتی خونم
قدرتو حالا میدونم، سرتو بزار رو شونم
...
قدرتو حالا میدونم، سرتو بزار رو شونم
...
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
...
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
...
خداوندا اگر داشتن
ذلیل داشتنم میکند, ندارم کن
...
ذلیل داشتنم میکند, ندارم کن
...
خوشگل زیاد پیدا می شه تو دنیا
اما یکیش خوشگل من نمی شه
...
اما یکیش خوشگل من نمی شه
...
سرم امشو خیال تازه داره
هوای شهر پر آوازه داره
...
هوای شهر پر آوازه داره
...
صدای دهل می یاد
صدای دهل می یاد
...
صدای دهل می یاد
...
بنگه ای سردار جنگل
قبله گاه روشن من
...
قبله گاه روشن من
...
سر داده در سکوتی،آوای بی نوایی
پیچد در آسمانها ناله های جدایی
...
پیچد در آسمانها ناله های جدایی
...
صدای دهل می یاد
صدای دهل می یاد
...
صدای دهل می یاد
...
بیا با هم یکی بشیم عزیزم ای عزیزم
بیا با هم بخونیم قصه عشق و عزیزم
...
بیا با هم بخونیم قصه عشق و عزیزم
...
کجا بودم کجا رفتم
کجایم من نمی دانم
...
کجایم من نمی دانم
...
یه درخت خشک وبی برگ میون کویر داغ
توی تهمونده ذهنش نقش پررنگ یه باغ
...
توی تهمونده ذهنش نقش پررنگ یه باغ
...
ای گلاله ای گلاله دیدنت خواب و خیاله
گل صحرا گل لاله گل قلب من ، تو لاله
...
گل صحرا گل لاله گل قلب من ، تو لاله
...
مادر بی تو تنها وغریبم
اتاق خالیم بی توچه سرد
...
اتاق خالیم بی توچه سرد
...
من مرد تنهای شبم
مهر خموشی بر لبم
...
مهر خموشی بر لبم
...
گر بخارد پشت من
انگشت من
...
انگشت من
...
نفسم گرفت ازاین شهر، دراین حصار بشکن
در این حصار جادویی، روزگار بشکن
...
در این حصار جادویی، روزگار بشکن
...
واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیکر می کنند
...
چون به خلوت می روند آن کار دیکر می کنند
...