2019-02-25 07:21:16


Chi Shodeh
Babak Jahanbakhsh

نمی خواستم مثه اشکاش، یه روز از چشاش بی افتم
ندونستم زیر پاهاش ، سنگی بی قیمت و مفتم
آ رزوم بود با وجودم ، مثه روحم آشنا شه
واسه فریاد غرورم ، بال پرواز صدا شه
گم شدم تو شب چشماش ، بلکه عاشقم بدونه
واسه سر سپردگیهاش ، دیگه لایقم بدونه
اما امروز یه غریبه ست ، که فقط به من می خنده
دل و دیوونه میدونه ، در رو دیوونه می بنده
چی شده اونهمه احساس ، اینو هرگز نمیدونم
دیگه بسمه شکستن ، نمی خوام عاشق بمونم