Dobareh Baz Khaham Gasht Scent of Yesterday 46


2018-01-21 18:43:43


Dobareh Baz Khaham Gasht
Dariush

دوباره باز خواهم گشت
در گل‌خانه‌ها را بازخواهم کرد
تمام آسمان را آبی پرواز خواهم کرد
تو را در کوچه‌های کودکی آوازخواهم کرد
از آنجائی که ماندم ناتمام، آغاز خواهم کرد
تمام قفل‌ها را باز خواهم کرد
دوباره باغمان را سبز خواهم ساخت
درخت عشق خواهم کاشت
سیاهی یا سپیدی نه
تمام رنگ‌ها را دوست خواهم داشت
کبوترهای عاشق را
گلهای شقایق را
یکایک از قفس آزاد خواهم کرد
تو را ‌‌ای ناب، ‌ای نایاب
تو را ‌ای تشنه‌ی سیراب (تو را ‌‌ای تشنه‌ی داراب)
تو را ‌ای خانه‌ی برآب
تو را آباد خواهم کرد
تو را هر لحظه و هرجا
تو را هر جای این دنیا
تو را در باغ‌های سوخته
بر ساحل داغ عطش فریاد خواهم کرد
به آهنگ صدای موج از دریادلانت یاد خواهم کرد
سبب سازان هجرت را
تبر داران ظلمت را
به دار نور خواهم بست
زمین زادگاهم را که صد‌ها تکه و پاره‌ست
دوباره بازخواهم یافت، که عمری رفته بود از دست
دوباره بازخواهم گشت
اجاق سرد مادر را
به عطر نان تازه زنده خواهم کرد
دوباره اسب مغرور پدر را
زین و برگی تازه خواهم کرد
به سوی چشمه‌های روشن خورشید
به سوی دشت‌های سبز خواهم راند
کتاب ناتمام خاطراتش را
کتاب خاطرات ناتمامش را
از گرد و غبار سال‌های پستوی وحشت
دوباره پاک خواهم کرد
ادامه داده از تو می‌نویسم
آنچه را باید
از آن دستی که آتش زد
بلائی که به جان ما و من آمد
ظهور و سلطه ابلیس
با نام خدا و چهره‌ی قدیس
دوباره باز خواهم گشت
تمام مطربان را سازهای کوک
تمام شاعران را شعرهای ناب خواهم داد
اگر حتا فقط یک روز باقی باشد از عمرم
به خانه بازخواهم گشت
به خاک سرزمین زادگاهم، سجده خواهم کرد
بوسه خواهم زد
دوباره باز خواهم گشت
دوباره باز خواهم گشت
به خانه بازخواهم گشت
نه، من اینجا نخواهم ماند
در این تنهایی خاموش و
بی رویا نخواهم ماند
بسوی چشمه های روشن خورشید
بسوی خاک و گند مزار
بسوی دشت های سبز خواهم راند
نه ، من اینجا نخوام ماند
نه ، من اینجا نخواهم مرد
دوباره (شروه های ناب صابر) را
به میهمانی شب بوهای (ایزدخواست) خواهم برد