2016-11-27 00:23:13


Zemestoon
Hami

زمستون که میشه به یادت می اوفتم
یادت رویاهایی که به تو نگفتم
مثل برفایی که می شینن رو شیشه
همینجایی انگار زمستون که میشه
زمستون که میشه
مثل سوز سرما تو رگ هامی انگار
یه ها کن رو شیشه واسه آخرین بار
واسه آخرین بار
زمستون که میشه به یادت می اوفتم
ببین رد بغضم هنوز روی شیشست
بی تو یه درختم که بی برگ و ریشست
تو نیستی می ترسم که دنیا خراب شه
قدم می زنم تا یخ کوچه وا شه
تو گرمای عشق و از این خونه بردی
همه شهر و انگار به طوفان سپردی
زمستون که میشه گرفتار بغضم مثل بارش برف رو تکرار بغضم
گرفتار بغضم رو تکرار بغضم گرفتار بغضم رو تکرار بغضم